پادکست آن است که در اپ های پادگیر باشد

پادکست آن است که در اپ های پادگیر باشد

پادکست در اپ های پادگیر

در فروردین 99، بیش از هر زمانی در گذشته پادکست های فارسی جدید ساخته می شه. خیلی از کسانی که علاقه به ساختن پادکست دارند، فایل های صوتیشان را در تلگرام یا ساوند کلاود آپلود می کنند و آشنایی چندانی با اپ های پادگیر ندارند.

در این پست توضیح می دم که چرا باید پادکستمان را حتما در اپ های پادگیر آپلود کنیم و برای یادگیری شیوه این کار، چه منابعی به زبان فارسی وجود داره.

از تعریف پادکست شروع می کنم. توضیح آنکه قسمت زیادی از متنی که در ادامه خواهید خواند، همان متنی است که در اپیزود پنجم رادیولاله هم استفاده شده.

اختلاف نظری هست پیرامون اینکه پادکست چیست و چی پادکست هست و چی پادکست نیست. تعریف پادکست

1. a digital audio file made available on the Internet for downloading to a computer or mobile device, typically available as a series, new installments of which can be received by subscribers automatically.

Podcast? What is that?

ترجمه:

۱. یک فایل صوتی دیجیتالی در اینترنت برای دانلود بر روی یک کامپیوتر یا دستگاه سیار، که معمولا به صورت یک سری، در دسترس است، و به طور خودکار می‌توانند توسط مشترکین دریافت شوند.

A podcast or generically netcast, is an episodic series of digital audio files which a user can download in order to listen. Alternatively, the word “podcast” may refer to the individual component of such a series or to an individual media file.

A یا netcast، یک سری از فایل‌های صوتی دیجیتال است که کاربر می‌تواند به منظور گوش دادن آن‌ها را دانلود کند. کلمه پادکست ممکن است به هر کدام از مدیای چنین سریال هایی به طور مجزا هم گفته شود.

در این تعریف خبری از آر اس اس فید نیست. و وقتی از فید حرف نمی زنیم، از پادگیر و اپلیکیشن های دریافت ار اس اس هم طبعا حرف نمی زنیم، یعنی با توجه به این تعریف هر فایل صوتی که از طریق اینترنت قابل دسترس باشه می تونه پادکست باشه.

Ben Hammersley originally suggested the word “podcast” as a portmanteau of “iPod” (a brand of media player) and “broadcast” in 2004.

بن همزلی (روزنامه نگار گاردین) اولین بار کلمه ی پادکست رو پیشنهاد داد در فوریه سال 2004 و این کلمه رو از ترکیب دو تا کلمه آیپاد (برند خاصی برای پخش مدیا) و برودکست درست کرد. اما این کلمه آن موقع مصطلح نشد، تا زمانی که یک دولوپر به نام دنی ج. گریگوری، از کلمه ی پادکستر استفاده کرد.

اون موقع بود که این کلمه فراگیر شد و در واقع به عنوان نام این مدیا پذیرفته شد.

Journalist Ben Hammersley first suggested podcasting in February 2004 in the Guardian newspaper but it didn’t catch on. Developer Dannie J. Gregoire later used podcaster in a mailing list for podcast app developers, seemingly independently, and it caught on and spread from there.

On 12th February 2004, Ben Hammersley wrote in the Guardian:

With the benefit of hindsight, it all seems quite obvious. MP3 players, like Apple’s iPod, in many pockets, audio production software cheap or free, and weblogging an established part of the internet; all the ingredients are there for a new boom in amateur radio.

But what to call it? Audioblogging? Podcasting? GuerillaMedia?

در فوریه 2004 بن همرزلی در گاردین نوشت:

به نظر کاملا واضح می رسد، ام پی تری پلیرهایی مانند آیپادِ اپل، که در جیب خیلی ها هست، نرم افزارهای ارزان یا مجانی تولید اودیو (فایل صوتی)، و وبلاگ کردن که قسمت پایداری از اینترنت است، مواد لازم برای یک انفجار بزرگ در رادیوی آماتور را فراهم کرده است.

اما آن را چه بنامیم؟ بلاگینگ صوتی؟ پادکستینگ؟ گوریلا مدیا؟

و بعد چیزی که دنی ج. گریگوری در سپتامبر همون سال متنی نوشت که توش گفت می شه این تمایل کاربران برای ساخت چنین فایل هایی رو به وضوح دید و کاربرا دوست دارند که بتونن به پست ها، اپیزودها و شوهای قدیمی تر دسترسی داشته باشند.

شنیدن فایل های قدیمی تر بتونند سابسکرایب کنند نه اینکه مجبور باشند توی سایت یا وبلاگ توی قسمت های آرشیو رو بگردن تا چیزی که می خوان رو پیدا کنند، بعد پرسیده که راستی ما به این چیزا چی می گیم؟ چه اسمی روشون می ذاریم؟ مثلا پاد یا ساد به عنوان مخفف چه طوره؟

و در ادامه گفته ممکنه یکی بگه این بحث آر اس اس و سروره، و اینکه پادکستر (بله، من دوست دارم کلمات جدید اختراع کنم) باید اینقدر مسئولیت پذیر باشه که یه صفحه جدا برای فیدها از ساددهای قدیمی تر بر اساس سال و ماه و فصل و … درست کنه.

On 16th September 2004, Dannie J. Gregoire wrote:

I can see there being the desire of users in some instances to be able to easily subscribe and get older posts/episodes/shows (what are we calling these things anyway? How about pode or sode for short?) that no longer appear on the rss feed. Right now if for example someone wanted to listen to all the Daily Source Codes back to sode #1, they would have to manually go through the archives and download any sodes not automagically received, somewhat defeating the purpose of an ipodder. Not too much of a problem now but…

I guess one could argue that this is simply an rss/server side issue, and that the “podcaster” (yes, I like making up new words) should be responsible enough to offer a page of seperate feeds of old sodes by month/year/season/etc.

همین طوری که می دونید این پیشنهادات پاد و ساد نگرفت، ولی از اینجا بود که کلمه پادکست و پادکستر همه گیر شد و پذیرفته شد.

خب از این حرفا چه جمع بندی می تونیم بکنیم؟

اول اینکه هر فایل صوتی مبتنی بر اینترنت رو می شه پادکست نامید.

دوم اینکه کلمه پادکست زمانی همه گیر شد که نیازی پیدا شد برای ساخت فید آر اس اس جداگانه. با این حال، پیشنهاد کلمه ی پادکست مربوط به همون فایل های صوتی بود که هنوز آر اس اس فید نداشتند.

اما چرا یه عده این قدر اصرار دارند که تا چیزی فید آر اس اس نداشته باشه، بهش نمی گیم پادکست؟

علی بندری از چنل بی که از این فراتر می ره و حتی می گه که اگه توی آیتونز ثبت نشده باشه اصلن پادکست نیست. ضمن ارادت به ایشون، باید باهاشون مخالفت کنم در این زمینه، چون دست کم در تعریف، این حرف درست نیست.

اما !!

اما اینکه با وجود اینکه شما سری فایل های صوتی رو هر جا توی اینترنت در دسترس بذارید، حالا ساوندکلاود باشه یا سایت خودتون باشه یا تلگرام یا هر چی، نام پادکست بهش قابل اطلاقه، توصیه ی خیلی خیلی اکید می شه که حتما براشون فید آر اس اس بسازید که از طریق اپ ها قابل دسترس باشند.

چرا؟ به همون علت که آقای گریگوری در سال 2004 نوشت، اینکه از همون موقع، نیازی پدید اومده بود برای اینکه بشه دسترسی بهتری به این فایل ها و این مدیای رو به گسترس داشت، در واقع ایجاد کلمه ی پادکست، و اختصاص دادن فیدهای آر اس اس، و دسترسی بهشون از طریق اپلیکیشن های متنوعی که برای همین منظور ساخته شده، به خاطر همین نیاز بود.

البته که تمامی این بدعت های مثبت، کار رو خیلی خیلی راحت تر کرد و احتمالا تاثیر خیلی زیادی توی فراگیر شدن این رسانه داشته. این قسمت رو می خوام خیلی خیلی روش تاکید کنم، چه شما پادکست ساز باشید و چه به پادکست گوش بدید، باید و باید فید آر اس اس تهیه کنید.

این رو تاکید فراوون می کنم چون هنوز هستند دوستان خیلی خوبی که محتوای ارزشمندی تولید می کنند، اما از طریق پادگیرها قابل دسترسی نیستند و روی همون پلتفرم های ساوندکلاود و تلگرام کارهاشون رو پخش می کنند و گاهی خیلی خیلی باعث ناراحتی من می شه، از این جهت که چه حیف که آدمای بیشتری نمی تونند به این کارها دسترسی داشته باشند.

دلایل خیلی متعددی وجود داره.

از سوی مخاطب، اینکه در این انبوه سایت و بسترهای آنلاین، آدم فرصت نداره دونه دونه برای گوش دادن به پادکست ها به سایت ها یا کانال های تگرام متعدد مراجعه کنه و به پادکست های مختلف از روی منابع مختلف گوش بده.

این روش کار رو برای مخاطب سخت می کنه، از دستش در میره، فراموش می کنه، پی گرفتنش سخت میشه و …، در حالی که داشتن فید آر اس اس و اپلیکیشن ها، خیلی خیلی زیاد کار رو راحت کرده اند.

از سوی پادکستر: با داشتن فید آر اس اس و آپلود از طریق بسترهای مورد نظر، پادکسترها می تونند آماری از میزان مخاطبین خودشون داشته باشند و داشتن این آمار باعث می شه که در دنیای رسانه، کار پادکستینگ جدی تر بشه، مثلا بشه براش اسپانسر گرفت، بشه روی بازاریابیش و پیدا کردن مخاطبش کار کرد و غیره و ذلک.

وقتی شما محتوای صوتی تولید می کنید اما فید نداشته باشید، خودتون و مخاطبتون رو از یک امکان خیلی خوب و به روز محروم می کنید. فرض کنید که صنعت چاپ اختراع شده، ولی شما هنوز با جوهر کتابت کنی، و اصرار هم داشته باشی که کپی های کتاب شما باید با رونویسی تهیه بشه.

این مثال خیلی غریب بود! مثال نزدیک تر اینکه مثلا کسب و کار بین المللی راه بندازی، ولی براش سایت نزنی.

یه مثال براتون بزنم از پادکست های بدون فید و بدون حضور در اپ های پادگیر. در اپیزود اول رادیولاله من رادیونواحی رو معرفی کردم که به موسیقی های محلی ایران می ردازه.

توی اپ های پادگیر، من فقط یک اپیزود از این گروه دیدم و فکر کردم که همین یکی رو منتشر کردند، غافل از اینکه رادیونواحی در واقع پادکستی است متعلق به دم و دستگاه عریض و طویلی برای تولید موسیقی و این پادکست، فقط قسمتی از فعالیت هاشونه و وقتی بری توی سایت، رادیونواحی دات کام، قسمتی داره به اسم پادکست، اپیزودهای متعدد با نام مستند موسیقی نواحی اونجا آپلود شده.

ولی خب منِ مخاطب سرشلوغ امروز، وسط این بلبشوی رسانه، چه طور باید بفهمم که یه همچین فایل های صوتی تولید می شه؟ و بر فرض که فهمیدم، چه طور باید بتونم به سادگی دنبالش کنم؟

کما اینکه یک سال و نیم از ساخت اولین اپیزود رادیولاله گذاشته، رادیونواحی همچنان روی اپ های پادگیر نیست، و بنده ی مخاطب کمترین، به همان علت هایی که سطرهای بالا گفتم، از حضور به سایت و لذت بردن از این پادکست عاجزم.

چند تا سایت و چند تا کانال تلگرام رو باید دنبال کنیم که بتونیم دسترسی به همه محتوای دلخواه داشته باشیم؟

یکی از راه های دیگه، آپلود فایل ها در تلگرامه.در تلگرام دسترسی به فایل های قبلی و مدیریت کردنشون خیلی سخته. برای جبران این کمبود پادکستر هر از گاهی پستی با لینک به همه ی اپیزودهای قبلیش منتشر می کنه.

همین لینک هم دو روز دیگه با آپلود پست های جدید، گم می شه و باز مخاطب باید شروع به گشتن در کانال کنه. از طرف دیگه، مدیریت گوش دادن برای مخاطب هم سخته.

جلو و عقب زدن فایل در تلگرام دقت خیلی کمی داره، هماهنگ کردن چیزی که داری گوش می دی با بقیه کارها روی موبایلت، و امکاناتی مثل کم و زیاد کردن سرعت به میزان دلخواه، پلی لیست درست کردن و خیلی امکانات دیگه رو هم نداری.

توضیح اینکه در آپدیت های جدید تلگرام می شه سرعت فایل صوتی رو دوبرابر کرد، اما خب در اپلیکیشن ها شما امکان افزایش سرعت به سرعت های 1.1، 1.2 و … و حتی کندتر کردنش مثلا 0.9 یا نصف کردن رو داری.

بنابراین، با اینکه تعریف پادکست فراتر از اینه که حتما فید آر اس اس داشته باشید، نداشتنش گناه کبیره است! شما پادکست ساز و مخاطب رو به فید آر اس اس و اپ پادگیر دعوت می کنم.

در پستی دیگر، مطالبی رو که برای آموزش و نقد بسترهای آپلود پادکست به فارسی وجود داره جمع آوری می کنم. اگر تمایل به ساخت پادکست دارید، این مطلب براتون بسیار مفید خواهد بود. از اینجا بخوانید.

اشتراک گذاری این مقاله

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.