جادی فیت رادیو دال، موهوماتی که در ذهنمان جاری است

جادی فیت رادیو دال، موهوماتی که در ذهنمان جاری است

جادی فیت رادیو دال

این یادداشت مال چند ماه پیشه، قبل اینکه رادیو لاله تبدیل به چیزی جدی بشه و حتی این نام رو بگیره. چیزهایی که نوشتم اول یک رشته توییت بود و بعد، در کانال تلگرام در قالب یک متن منسجم منتشرش کردم. این پست در مورد مصاحبه ای است که رادیو دال، با جادی، سازنده ی رادیو کیگ انجام داد و به نظر من یکی از بهترین گفتگوهای پادکستی بوده که تا کنون شنیدم.

این نوشته، بیش از اینکه در مورد پادکست ها باشه، در مورد دو تا ایده ی مهمی است که جادی در موردشون در این اپیزود از رادیو دال حرف می زنه، البته در مورد خیلی چیزها حرف می زنه که همشون شنیدنی هستند، اما من این دو ایده رو کمی برجسته کردم. مطلب رو بخونید:

دارم شماره آخر رادیو دال رو گوش می دم. در واقع این اولین اپیزودی است که از رادیو دال گوش می کنم، مصاحبه با جادی که خیلی به نظرم جالب اومد، و می خوام به دو تا از نکته هایی که در حرف های جادی بود اشاره کنم و توصیه کنم که این اپیزود رو گوش کنید.

جادی در حرف هاش، به درستی به مهمل بودن ایده رویای آمریکایی اشاره می کنه. این ایده که هر فردی می تونه با تلاش کردن و پیگیری کردن آرزوهاش به چیزی که می خواد برسه. این ایده پیشینه ی آدم ها، و مزیت های اجتماعی،خانوادگی، طبقاتی رو نادیده می گیره. و همین طور فاکتور شانس که مجموعه ای از فاکتورهای مختلفه که معمولا برای آدم هایی که پیشینه طبقاتی و اجتماعی بهتری دارند، بیشتر به شکل مثبت اتفاق می افته.

دراین گفتگو، جادی اشاره می کنه که این خوشبختی رو داشته که به خاطر داشتن حدی از پشتوانه اقتصادی خانوادگی، و همین طور دموکرات بودن خانواده تونسته با خیالی آسوده دنبال “چیزهایی که دوست داره” بره. این دو تا نکته به نظرم خیلی مهمه، اینکه شما دغدغه مالی بابت زنده موندن نداشته باشی، و اینکه خانواده حمایت گری داشته باشی و قسمت زیادی از انرژیت صرف غلبه بر پیش فرض هایی که جامعه به خوردت می ده یا خانواده بهت تحمیل می کنه نشه.

جادی توی این گفتگو اشاره می کنند که چه بسیار آدمایی مثل زاکربرگ که شاید برنامه هایی بهتر از فیس بوک نوشتند اما به موفقیت اون نرسیدند و اینکه رسانه ها روایت گر آدمای موفق هستند، در حالی که شاید صدها آدم با تلاشی بیشتر از اون ها، شکست خورده اند و به جایی نرسیده اند. این به معنای دست از تلاش برداشتن برای موفقیت نیست،بلکه معنیش اینه که باید دست از این ایده برداشت که اگر کسی در زندگیش موفق نشده و تبدیل به بیل گیتس،زاکربرگ یا استیو جابز نشده نشده، نباید علت این موضوع رو تلاش نکردن اون آدم دونست، عوامل اجتماعی خیلی متنوع و مختلفی تاثیر داشته اند.

.نکته دومی که دوست دارم در موردش حرف بزنم، چیزیه که باز جادی با ادبیات خودش، با نام ایده ی مهمل “قضاوت نکردن” و بی طرف بودن بهش اشاره می کنه. این ایده که بسیار هم سال های اخیر در ایران طرفدار پیدا کرده و داره تبدیل به یک اصل اخلاقی بدیهی می شه.

جدای از اینکه ادای دارای قضاوت نکردن نبودن برای آدم ها اصلن نمی تونه واقعی باشه (ما اگر به توانایی قضاوت مجهز نباشیم، اصولن نمی تونیم در برای زندگی روزمره مون حتا تصمیم بگیریم)، داشتن آگاهی و قضاوت در مورد موضوعات اصلن چیز بدی نیست. اما چی باعث شده این ایده اینقدر فراگیر بشه؟

من این طور فکر می کنم که جامعه سنتی ما، یک قالب از پیش تعیین شده برای زندگی و بودن به آدم ها تحمیل می کنه وشکل های مختلف زندگی کردن و رفتار کردن رو به رسمیت نمی شناسه.برای همین،یک سری پیش فرض ها که لزوما درست نیستند،به ذهن های تحمیل شده،البته این فضا درسال های اخیر در حال تغییره.

پیش فرض هایی مثل اینکه دختری که سیگار می کشه، حتما مشکل اخلاقی داره، کسی که خیلی می خنده و شوخی می کنه، حتما آدم سطحی ایه، کسی که تتو می کنه لابد آدم خلاف کاریه، کسی که مدل موی فلان داره یا لباس فلان مدلی می پوشه، … و هزاران گزاره مشابه که هممون خیلی زیاد شنیده ایم.

قضاوت نکردن بر مبنای شواهد نامطمئن و بر اساس این پیش فرض ها در مورد آدم ها، خیلی هم ایده درستیه، اما این ایده درست، به نادرستی تعمیم پیدا کرده به خیلی از مسائل دیگه، و بدون قضاوت بودن و بی نظر بودن در همه امور رو تبدیل به یک ارزش اجتماعی کرده. در واقع خلط مبحثی شده که باید در موردش آگاه و هوشیار بود.

این اصلن بد نیست که ما در موضع سیاسی، اجتماعی، در مورد موضوعات مختلف نظر و قضاوت داشته باشیم. داشتن نظر، از ما انسانی قابل احترام تر می سازه. جادی برای مثال در مورد حوزه کاری خودش، سیستم عامل هایی که استفاده می کنه یا چند مثال دیگه حرف می زنه، و این موضوع به خیلی از مسائل دیگه قابل تعمیمه. پیشنهاد می کنم گفتگوی مربوطه رو گوش کنید نکات جالبی در مورد مهمل بودن ایده ی “قضاوت نکنیم” توش هست به جز این دو مورد که خیلی به چشمم اومد، نکات بسیار زیاد دیگه ای توی این گفتگو، باعث می شه که حتمال ارزش گوش دادن داشته باشه.

من مدت کوتاهیه جادی رو می شناسم و حتا در این مدت کوتاه هم زیاد پیگیر کارهاش نبودم چون حوزه علاقه ام نیست، اما باید بگم که این گفتگو باعث شد خیلی از شیوه ی نگاه کردنش به موضوعات و تفکرش لذت ببرم. گرچه حوزه فکریم خیلی دوره، اما طرز نگاه کردنش به مسائل اجتماعی برام خیلی نزدیک و قابل لمسه و خوشحالم که آدم هایی مثل او در این جامعه زندگی می کنند. امیدوارم تعدادشون بیشتر بشه.

 

 

لینک رادیو دال در توییتر

بچه های رادیو دال، در لینک زیر خودشون در مورد این مصاحبه نوشته اند و چون لینک های دسترسی رو خودشون اینجا گذاشته اند، من دیگه نمی ذارم.

https://radiodaal.ir

و دو کلوم هم در مورد جادی که کلن آدم باحالیه، جالب بودن این اپیزود اینه که جادی رو با زمینه ی گیک بودنش در مورد تکنولوژی می شناسیم، اما در این اپیزود، در مورد اینکه جامعه شناسی خونده هم حرف می زنه، و به نظر من ترکیب این دو تاست که تبدیلش کرده به آدمی که خیلی باحاله. خوبیش اینکه که حتی به تکنولوژی هم نگاهی فلسفی و اجتماعی داره و در مورد مسائل اجتماعی هم کاملا حساس و آگاهه. اینم لینک جادی در توییتر، کلن اگه اهل پادکست گوش دادن هم نیستید، جادی رو دنبال کنید:

لابد با رادیو کیگ که جادی سال هاست تهیه می کنه و از پادکست های قدیمی است آشنایی دارید، اگر ندارید هم به زودی مطلبی در موردش خواهم نوشت. البته رادیوگیک واقعا نیازی به معرفی من نداره، ولی قصد دارم پستی به پادکست های قدیمی اختصاص بدم.

 

اگه براتون سواله چطوری پادکست ها رو گوش کنید یه سری به این پست بزنید با کدوم اپ یا پلتفرم پادکست گوش می دید؟

رادیو لاله در شبکه های اجتماعی

کانال تلگرام

اکانت توییتر

اکانت اینستاگرام

اشتراک گذاری این مقاله

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.